مناجات ماه رمضانی و توسل به حضرت سیدالشهدا علیهالسلام
به بازار تو آورده گنهکاری گـناهش را چه خواهی کرد گر بينی تواعمال تباهش را من آن هستم که هرچه فرصتم دادی گنه کردم چه عذری آورد آنکه تو دانی اشتباهش را هم اينک داخل مهمانسرای تو شدم، شادم! به روی اين گدا هرگز نياوردی گناهش را پشيـمانی سرا پای مرا بگـرفته میدانی پذيرا شو از اين بنده تواين روی سياهش را به جز تو يک نفر هم هست اعمال مرا بيند چه سازم تا کريمانه به من بخشد نگاهش را اگر پرسد چرا در پيش چشمانم گنه کردی به غير از آب گشتن من چه گويم سوز آهش را در این مهمانیت مهمان اربابی غریبم من نخواهم داد بر عالم من این فیض پناهش را دلم خواهد تمام هستیِ خود را فدا سازم که یک لحظه ببینم شیرخوار و خیمهگاهش را گریزی نیست مولای مرا از بودنِ با من به هر جا میرود خواجه، بَرَد عبد سیاهش را |